به گزارش راهبرد معاصر؛ رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح روز چهارشنبه 4 خردادماه در دیدار رئیس و نمایندگان مجلس شورای اسلامی با اشاره به تعبیر سابق خود از مجلس یازدهم بهعنوان مجلس انقلابی تاکید کردند: «بعضیها از این تعبیر خوششان نیامد اما این یک تعبیر حقیقی بود چرا که مردم نمایندگانی را برای این مجلس انتخاب کردند که شعارها و جهتگیریها آنها انقلابی بود.» حضرت آیتالله خامنهای، انقلابی ماندن را مهمتر از انقلابی بودن خواندند و خاطرنشان کردند: «بعضی افراد در سالهای اول انقلاب بسیار پرشور و حرارت و به تعبیری سوپرانقلابی بودند اما استقامت و طاقت ماندن در این راه را نداشتند و نتوانستند در مسیر بمانند بنابراین مشکلتر از انقلابی بودن، انقلابی ماندن فردی و جمعیِ مجلس است.»
مقام معظم رهبری در سالهای اخیر و در مقاطع گوناگون بارها تاکید ویژهای بر لزوم «انقلابی گری و حرکت انقلابی»، «انقلابی عمل کردن» و «صیانت از شور و روحیه انقلابی» داشتند. اشاره ایشان در دورههای مختلف بر اینکه «در مقابل جریان غیرانقلابی داخل نظام باید ایستاد»، «مجلس خبرگان باید انقلابی بماند»، «من انقلابیام» و جملاتی از این قبیل بیانگر تاکید ایشان بر ضرورت دوری از محافظهکاری و استمرار حرکتهای انقلابی دارد.
رهبر معظم انقلاب در سال 1395 و در بیست و هفتمین سالگرد ارتحال امام خمینی (ره) در تبیین شاخصهای انقلابی بودن بر «هدفگیری آرمانهای انقلاب و همّت بلند برای رسیدن به آنها»، «حسّاسیّت در برابر دشمن و كار و نقشه دشمن و عدم تبعیّت از او»، «پایبندی به مبانی و ارزشهای اساسی انقلاب» و «تقوای دینی و سیاسی» تاكید كردند. شاخصهایی که ایشان در راستای حفظ انقلاب و تلاش در راه ایجاد مقتضيات بقای آن و حرکت مداوم و مستدام در صراط انقلاب تبیین فرمودند اگر در کسی وجود داشته باشد، قطعا انقلابی است؛ هرچند ممکن است درجات انقلابی بودن، در افراد متفاوت باشد.
یکی از راهبرد نظام سلطه در سالهای بعد از انقلاب تلاش همهجانبه برای تغییر گفتمان و هویت انقلاب اسلامی بوده است. هویتی که بخشی از آن در بعد ایستادگی در برابر ظالم و یاری رساندن به مظلوم در برابر استکبار معنا پیدا میکند که بیشک تضعیف و یا حذف این بعد از گفتمان انقلاب اسلامی، استحاله هویتی را به دنبال خواهد داشت و از نظام اسلامی در صورت از دست دادن مولفه های اصلی خود چیزی جز پوسته باقی نخواهد ماند.
جریان استکبار جهانی با کمک هژمونی رسانهای خود و با استفاده از ابزارها و تاکتیکهای عملیات روانی تلاش می کند روحیه انقلابی را مساوی با تندروی و افراط گری معرفی و القا کنند. تلاش آنها بر این است تا بخشی از اصول انقلاب اسلامی مبتنی بر ضرورت ایستادگی در مقابله سلطه و عدم سلطهپذیری را تقبیح و ضد ارزش جا بیندازند و همزمان با بزک فرهنگ غربی و سردمداران استکبار جهانی، افکار عمومی داخلی را نسبت به رویکرد انقلابی نسل اول انقلاب بدبین کنند. بر همین اساس برخی از خائنان و غافلان داخلی نیز «ضرورت هضم در فرهنگ و هویت جهانی» را طرح و از آن به عنوان تنها نسخه پیشرفت کشورهای جهان سوم از جمله ایران اسلامی یاد میکنند.
بنابراین در برابر جنگ نرم دشمن که به دنبال استحاله فرهنگی جامعه اسلامی، تغییر هویت و تضعیف روحیه انقلابی گری در جامعه اسلامی ایران است، ضرورت و اهمیت توجه و تبیین شاخصها و معیارهای انقلابی گری و همچنین بازخوانی اندیشه و سیره بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی را مضاعف کرده است.
از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، با وجود حضور پررنگ انقلابیون در مسیر انقلاب و امام خمینی(ره)، اختلافنظرهای مبنایی در روش و نگرش برخی از انقلابیون در خصوص روند تثبیت و توسعه انقلاب وجود داشت که این موضوع بهواسطه جایگاه امام خمینی (ره) و حضور ایشان، چندان مجال بروز و ظهور پیدا نکرد. اما در ادامه این اختلافها و شکافهای گفتمانی موجب ایجاد دوقطبی و تشکیل احزاب مختلفی با رویکرد متفاوت و بعضاً متناقض شد. بهعنوان نمونه دوگانههایی همچون مقبولیت - مشروعیت و جمهوریت - اسلامیت در این قالب تشکیل شد که این جدال تاکنون نیز ادامه دارد. با وجود این اختلاف و تنوع تفسیرها، تبیین خطوط اندیشهای و مبانی عملی انقلابی گری آنچنان که مورد نظر امام (ره) بوده، یکی از ضروریات کنونی جامعه اسلامی است که به همین منظور مورد تاکید مکرر رهبر معظم انقلاب نیز است.
از اوایل پیروزی انقلاب اسلامی، بحث نسبت میان انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی مبنای ایجاد دو پارادایم داخلی شد دو پارادایمی که ظاهرا هر دو، طرفدار نظام جمهوری اسلامی هستند، هر دو دغدغهی حفظ و بقای نظام جمهوری اسلامی را دارند، برانداز و ضدانقلاب نیستند، ادعای ولایتمداری و ولایتپذیری دارند، ادعای خط امامی بودن و حفظ منافع ملی و مردمی را دارند، فرزندان نظام هستند، هدفشان حفظ نظام جمهوری اسلامی است ... بنابراین به راحتی نمیتوان تمایز آنها را با یکدیگر تشخیص داد مگر با ورود به دنیای فکری هر دو طیف و البته داشتن بصیرت در شناخت مسیر اصیل انقلاب. فتنه 88 یکی را میتوان یکی از نمونهها و تجربههای جمهوری اسلامی در این زمینه دانست که ضرورت تمیز خط و مرز انقلابی گری را روشن میکند.
روایت گروه اکثریت در مورد نسبت انقلاب و جمهوری اسلامی همچون تقدم مبنایی انقلاب اسلامی بر جمهوری است. به عبارت دیگر در تفسیر این طیف، انقلاب اسلامی ایران ایجاد شد تا حکومتی الهی و دینی روی کار آید. در واقع جمهوری اسلامی در مقابل یا منفک از انقلاب اسلامی نیست، بلکه تجسم ساختاری انقلاب اسلامی است. تفسیری که از ابتدا مورد تاکید امام خمینی (ره) و رهبر معظم انقلاب نیز بوده است.
طیفی از نخبگان سیاسی و دانشگاهی که از آنها با عنوان عملگرایان نیز یاد میشود، معتقدند انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی دو مقوله جدا و منفک از یکدیگر هستند به نحوی که انقلاب اسلامی بعد از 22 بهمن 1357 به پایان رسید -عبور کردهایم - و با استقرار نظام جمهوری اسلامی، رویکردها، روشها و گفتمان انقلابی نیز منقضی شده است. این طیف با ایجاد دوگانه عقلانیت – شور و احساس، مشخصه غالب انقلابی گری را احساس و شور و شاخصه نظام سیاسی را عقلانیت میدانند و معتقدند نظام، نیازمند عقلانیت است و دخالت دادن شاخصه انقلابی گری – شور و احساس – موجب اختلال و بینظمی در حل مسائل داخلی و بینالمللی شده است. آنها ضمن منفک ساختن انقلاب اسلامی با جمهوری اسلامی از ضرورت گذار از روحیه انقلابی گری به بهانه عقلانیت هستند. در این دیدگاه رفتار انقلابی، غیرعقلانی، خارج از چارچوب قانون اساسی و حتی علیه منافع ملی معرفی میشود و مفهوم انقلابی بودن با «تندروی» و «پرخاشگری» و «شعار دادن صرف» همسان پنداشته شده است.
تفسیرهای مختلف از واژه انقلابی و انقلابی گری و ظهور و بروز احزاب و جریانهای سیاسی در دهههای اخیر بر مبنای این دیدگاهها، ضرورت تبیین و ارائه تعریف منطبق با گفتمان امام خمینی و رهبر معظم انقلاب - به عنوان یک شاخص و اصل – ضرورتی اجتنابناپذیر است چراکه جوانان و نسل جدید انقلاب علاوه بر مواجهه با هجمه گسترده دشمن خارجی، در معرض تحریف داخلی توسط برخی جریانهای سیاسی نیز هستند. انحراف در تعریف و تفسیر صحیح انقلابی و انقلابی گری، بقاء و تداوم انقلاب اسلامی و گفتمان انقلابی را مورد تهدید جدی قرار خواهد داد و جامعه را به ورطه سقوط و انحطاط محتوایی و گفتمانی و سرانجام ساختاری خواهد برد.
اساساً انقلابی گری و انقلابی ماندن متضمن مفاهیم، معانی و خطمشیهایی است که در صورت پایبندی به مفاهیم، اصول و شاخصههای آن میتوان امیدوار بود که افراد از مسیر اصلی انقلاب خارج نگشته و همچنان روحیه انقلابی در آنان حفظ گردد. شناسایی مسائل و مشکلات و نقاط آسیبپذیر فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و تلاش برای درمان دردها و ارائه راهکار برای انقلابی زیستن، ماندگاری انقلاب را تضمین مینماید. از سوی دیگر در صورت جایگزینی ضد ارزشها بهجای ارزشها و جایگزینی انگیزههای مادی، بهجای انگیزه الهی و انقلابی در میان مسئولان، خطر انحطاط تدریجی انقلاب را به دنبال خواهد داشت. همین امر بیانگر اهمیت انقلابی ماندن افراد بهویژه مسئولان نظام است. موضوعی که رهبر معظم انقلاب نیز بار دیگر در دیدار با نمایندگان مجلس یازدهم بر آن تاکید داشتند چراکه به گفته ناظران داشتن برچسب انقلابی برای یک مسئول به همان نسبت که مهم و شایسته است، به همان میزان هم در صورت انحطاط و خروج از مسیر اصیل انقلاب اسلامی، میتواند هزینه سنگینتری به بار داشته باشد.